تبیین منظر مولویت مقام تشریع

اصولیان در موارد متعددی برای تحلیل تشریع از رابطه‌ی عبد و مولا سخن گفته‌اند. این نگرش به تشریع یک منظر در فقه بوده و در فرآیند استدلال تأثیر آشکاری دارد. از این جهت آن را منظر مولویت مقام تشریع خواهیم نامید که مقام تشریع را مولوی می‌داند. خطاب از مقام مولویت خطابی از مولا به عبد، با لحاظ پسند و ناپسند مولا و بدون لحاظ پسند و ناپسند عبد است.

این منظر را می‌توان چنین خلاصه کرد: شارع الهی مولا بوده و انسان عبد او است. پیش‌فرض، بسیاری از اصولیان و فقیهان مفروض است که رابطه‌ی انسان و شارع، رابطه‌ی عبد و مولا است؛ به حدّی که از برخی عبارات، مساوقت شارعیت و مولویت نیز برمی‌آید. از تحلیل اقوال اصولیان و حتی گاهی صریح بیان آنان روشن است که مراد آنان از مولا، مولای نوعی است. یعنی مولایی که هم می‌تواند شامل مولای بشری و هم مولای الهی باشد. اصولیان در بسیاری از موارد، وقتی می‌خواهند تحلیلی از تکالیف و اوامر مولای الهی داشته باشند، تکلیف از ناحیه‌ی مولای بشری را تحلیل می‌کنند و قاعده‌ی حاصل را به تکلیف مولای الهی تعمیم می‌دهند. برای هر کسی که با کتاب‌های اصولی آشنایی داشته باشد، این نکته روشن است.1 به همین جهت، رابطه‌ی عبد و مولای بشری تنظیر مناسبی برای تحلیل رابطه‌ی عبد و مولای الهی دانسته‌اند.

بر اساس این تنظیر: الف) معیار تکلیف، مولویت خطاب است؛ ب) اطاعت با امتثال امر و عصیان با تخلف از امر تعریف می‌شود؛ ج) مصحح عقاب هتک مولا و ظلم بر او است؛ د) معیار وجوب و حرمت تأمین از عقاب مولا است. البته این منظر، بیش از آن که در قالب یک نظریه پذیرفته شده باشد، به مثابه یک پارادایم (چارچوب نظری ارتکازی و غیر مدون) بوده است.

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بازاریابی برای احمق ها پارسی فرش Patricia Jay اطلاعات مربوط به چراغ ها و آویز اتاق آبی خاطرات سربازی من کشکول نمدستون صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان،روستاییان و عشایر فیروزآباد