با توجه به موضوع فقه، یعنی افعال انسانی، انتظار بجایی است که انسانشناسی فقیه در تأملات فقهی او مؤثر باشد. این پژوهش با روش کتابخانهای و با رویکرد توصیفی، به بررسی این مسئله پرداخته است که یک فقیه انسان را با چه ویژگیهایی میشناسد؟ طرح پرسش یادشده و بررسی آن، علاوهبر اینکه در فهم آرای فقها بسیار مفید و لازم است، در سامانبخشی فقه بسیار راهگشا است و میتواند آغازگر پرسشهای موضوعشناسانه در فقه باشد.
انسان، در ذات خود و با قطعنظر از پیوندهایش با دیگری، ویژگیهایی دارد. برخی از این ویژگیها مانند عقل، اختیار، طبع اجتماعی موردتوجه فقیه بوده است. وقتی انسان را در نسبت با خداوند ببینیم، دو نسبت میان خداوند و او میبینیم: نسبتی حاصل از تکوین و نسبتی حاصل از تشریع. در نسبت حاصل از تکوین، فقها توجه داشتهاند که خداوند خالق انسان، مالک او و رازق او است و در نسبت حاصل از تشریع، خداوند مولای او شمرده شده است. شناخت انسان در این نسبتها نیز میتواند برای فقیه بسیار مهم باشد. بهویژه، کلیدیترین مفهوم در مرحلة تدوین فقه، تشریع است و برای انسانشناسی فقهی لازم است جایگاه انسان در مسئلة تشریع بررسی شود.
ادامه مطلب
درباره این سایت